عزیز دل مامان و باباعزیز دل مامان و بابا، تا این لحظه: 8 سال و 2 ماه و 25 روز سن داره
یکی شدن من و بابایییکی شدن من و بابایی، تا این لحظه: 12 سال و 9 ماه و 23 روز سن داره
همخونه شدن من وباباهمخونه شدن من وبابا، تا این لحظه: 10 سال و 3 ماه و 2 روز سن داره

خاطرات مامانی و مسافر تو راهیش

عزیز دل هفت ماهه مامان

سلام محیا گلی .الهی مامان فدات شه .امروز دو روزه که هفت ماهت کامل شده .همش دوماه به اومدنت مونده .نمیدونی مامانی چقدر خوشحال و منتظره . محیا جان مامانی این روزا وقتی وول میخوری دردم میگیره .از بس توپولی شدی مامان فدات شه الهی . خیلی خوشبختم که تورو دارم ... ...
26 آذر 1394

لحظه های انتظار

سلام عزیز دل مامان .الهی قربونت برم الان که دارم مینویسم داری حسابی مامانیو میزنی . الهی مامان فدات شه این روزا همش دارم هفته ها و ماهها رو میشمرم .هی از اول حساب میکنم  ولی محیا جان هرطور حساب میکنم بازم میبینم 2 ماه و نیم مونده تا بیای  خدایا شکرت مادر بودن بهترین هدیه از بین همه ی هدیه هایی که بهم دادی هستش.ممنونم خداجون.من خیلی خوشبختم و به خاطر این خوشبختی ممنون شمام خداجون ...
9 آذر 1394

مامانی امروز برات این شعرو خوندم چون دکترم گفته که صداهارو تشخیص میدی

   بارون ریزه میزه     از آسمون می ریزه    برگای خشک رنگی   خبر می ده پاییزه      گنجشکی توی بارون  آب از نوکش می ریزه       مامان براش تو باغچه   یه کم دونه می ریزه      این دونه ها تو سرما     براش خیلی لذیذه   ...
5 آذر 1394

ماه هفتم

سلام محیا گلی .دخمل مامان امروز یازده روزه که رفتم تو هفت ماه .حس عجیبی دارم باورم نمیشه که 6 ماهه کامله که مامان شدم .این روزا مامانی سنگین تر شده .وزن مامان خیلی کم بود ولی خدارو شکر جبران شد . وای محیا وقتی شبا با تکونات بیدارم میکنی دلم میخواد زودی بیایو بغلت کتن .الهی مامان قربونت همش دو ماه و 20 روز مونده که بیای.خیلی استرس دارم.تو اخرین سونو نوشته بود بچه طبیعیه و سرش پایین .دکترم گفت طبیعی زایمان کنم .ولی مامان از زایمان طبیعی وحشت داره .نمیدونم چرا ... مامان بزرگ لباسای سیسمونیتو گرفته ازشون عکس انداختم ولی هنوز تخت و کمدتو نگرفتیم .درمورد وسایل ضروریم نمیدونم چی بگیرم .نمیخوام بعدا چیزای به درد نخور دورو برم باشن... بوس بو...
5 آذر 1394
1